جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1276
خدای رقاص: یک توحید، دو عقیده: آرای جورجیو آگامبن، روبرتو اسپوسیتو و دیوید تاریزیو درباره فلسفه زیست سیاست
نویسنده:
Marco Piasentier
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : در این پایان نامه، من یک چارچوب نظری برای درک فرآیند سکولاریزاسیون که توسط انقلاب های زبان و زندگی ایجاد شده است، پیشنهاد می کنم. به لطف چرخش زبانی، دریافته است که دانش در زبان نگهداری می شود. همانطور که آگامبن توضیح می دهد، انقلاب زبان کوپرنیک ما را به «نخستین انسان هایی تبدیل کرده که کاملاً از زبان آگاه شده اند. برای اولین بار، آنچه که نسل‌های پیشین خدا، هستی، روح، ناخودآگاه می‌خواندند، به شکلی که هستند به نظر می‌رسد: نام‌هایی برای زبان. به همین دلیل است که برای ما، هر فلسفه، هر دین یا دانشی که از این چرخش آگاه نشده باشد، به طور غیرقابل برگشتی به گذشته تعلق دارد» (آگامبن، 2005 الف: 45). اندیشه مدرن به لطف چرخش حیات گرایی دریافته است که انسان موجودی طبیعی است و علیرغم ویژگی های خاص خود، منشأ آنها نتیجه روند طبیعی تکامل است. من ادامه می‌دهم که این فرآیند سکولاریزاسیون منجر به شیوه‌ای جدید از تفکر الهیاتی می‌شود که می‌توان آن را الاهیات سکولاریزه شده تعریف کرد. ويژگي الهيات عرفي شده در اين است كه بيشترين دليل وجودي خود را در برهان «مرگ خدا» مي يابد، اما فقدان وحي به وحي حقيقي تبديل مي شود. غیبت خدای الهیاتی شکل سکولار شده خدا را آشکار می کند - خدای کسانی که معتقد به بی خدا بودن هستند. نام این الوهیت جدید از نیچه گرفته شده است که نوشته بود فقط به خدایی که قادر به رقصیدن است ایمان دارد: خدای رقصنده. در لا ویتا. فیلسوف ایتالیایی، دیوید تاریزو، اخیراً استدلال می‌کند که قبل از مدرنیته، انسان‌ها وجود نداشتند «به این معنا که پرسش از انسانیت انسان مطرح نمی‌شد، و همچنین هیچ «تحلیلی از تناهی» وجود نداشت که در آن «انسان» وجود داشت. همیشه در ارتباط با خود انسان در دوری و فاصله ای که او را تشکیل می دهد حفظ می شود» (Tarizzo, 2011: 53). مدرنیته تبدیل به فرآیند سکولاریزاسیون می شود که در آن انسان دیگر خود را در برابر خدا نمی سنجد، بلکه معیار خود می شود.
برطرف شدن ظاهری نگرانی پائول درباره برادر ضعیف در متن قرنتیان 10:29ب-30: بررسی متن در پرتو روایت‌های یونانی-رومی
نویسنده:
Moses Oladele Taiwo
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : رویکرد . محققان تفاسیر روش‌شناختی مختلفی را در جستجوی معنای متنی دو سؤال مطرح شده در اول قرن 10:29b-30 بدون راه‌حل به کار گرفته‌اند. با این حال، هیچ کس با دو سؤال مطرح شده در این قطعه به عنوان ابزار استدلالی برای حل مشکل خوردن غذای بت که در 8: 1-11: 1 مورد بحث قرار گرفت، برخورد نکرده است. به منظور درک کارکرد 10:29b-30 در استدلال پل، دستور کار تحقیقاتی من به روش زیر تنظیم شده است. ابتدا، در ادامه فصل مقدماتی، چهار موضوع گسترده‌تر که در آنها اتفاق نظر وجود ندارد، در فصل 2 مورد بحث قرار می‌گیرند، زیرا آنها به میزان کمی بر درک دو سؤال مطرح شده در اول قرن 10:29b-30 تأثیر می‌گذارند. به عنوان مثال، این دیدگاه که پولس به دو روش مختلف مداخله کرده است، منجر به تقسیم بخش ها شده است. 8 و 10 به 8: 1-13 + 10: 23-11: 1 که در آن استدلال می شود که پولس خوردن غذای بت را مجاز می داند و 10: 1-22 که همان غذا تقبیح شده است، از محتوای 10 مطلع شده است: 29b-30. از آنجایی که پولس از موضعی مبنی بر نخوردن گزارش برادر ضعیف دفاع می کند، با بررسی 10:29b-30 در متن آن، این دیدگاه ناکافی است. دوم، بررسی اول قرنطینه 10:29b-30 در زمینه بزرگتر 8:1-10:22 (فصل 3) و زمینه محدودتر 10:23-11:1 (فصل 4) یک استدلال بلاغی مشورتی یکپارچه را پیشنهاد می کند. که مشخصه اول قرنتیان است. بلاغت مشورتی پولس نشان می دهد که دو سؤال بلاغی در 10:29b-30 به دو صورت عمل می کنند. ابتدا از آنها خواسته می شود که با شرکت در جشن های بت ها، «قوی ها» را از الگوسازی بد برای «ضعیفان» منصرف کنند. دوم، آنها به متقاعد کردن افراد قوی برای اتخاذ الگوهای رفتاری خود پولس به دنبال استفاده نادرست از دانش (فصل 8)، اعمال شده به نام اقتدار یا "حقوق" (فصل 9) و آزادی (فصل 10) کمک می کنند. بنابراین، دو سؤال مطرح شده در این قطعه متعلق به یکی از سه دلیل (πίστεις) است که پولس برای متقاعد کردن افراد قوی به در نظر گرفتن برادر ضعیف قبل از درخواست نهایی خود در 11:1 استفاده کرد.
بررسی انتقادی دیدگاه های کارل بارث و پل تیلیش در مورد فلسفه و اخلاق [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
James Kincade
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این عصر تخصص است. ما متخصصانی داریم که به ورود ما به جهان کمک می کنند، و متخصصانی که ما را به دنیای آینده آسان می کنند. ما امروز بدون توصیه منتقد عاقل در روزنامه یکشنبه یا مجله باطنی خود از خواندن کتاب یا رفتن به تئاتر تردید داریم. برای اینکه در یک موضوع متخصص باشیم، زمان کمی برای مطالعه مورد نیاز باقی مانده است تا بتوانیم با یک متخصص در رشته تحصیلی دیگر صحبت کنیم. شاید این یکی از دلایل کلی بدبختی کنونی در آنچه که الاهیات فلسفی نامیده می شد، باشد. دستاوردهای علم جدید، ارزیابی مجدد برخی از مواضع فلسفی را ضروری کرده است و در این فعالیت فیلسوف از تحولات الهیات جدید غفلت شده است. و این تحولات اخیر به نوبه خود متکلم را وادار کرده است که در محدوده موضوع خاص خود باقی بماند. به زودی آشکار شد که در کارل بارت و پل تیلیش، یکی دو متکلم داشت که در حوزه‌های خودشان (از جمله حوزه‌های جغرافیایی اروپا و آمریکا) تأثیرات قوی داشتند و علاوه بر این، هم در نتیجه‌گیری‌های الهیاتی و هم در قطب‌های متضاد بودند. در نگرش آنها به فلسفه الهیات مسیحی همیشه در گفتگو با فرهنگ محیطی خود زندگی کرده است. در زمان‌های مختلف، یا در ارتباط نزدیک با آن فرهنگ بوده و از اصطلاحات و مقولات آن استفاده می‌کرده است، یا در تقابل مستقیم با آن - شیارهای خود را در پرتو مکاشفه خاص خود شخم می‌زد. نگرش اول در الهیات پل تیلیش مشهود است، زیرا او سعی می کند بین فلسفه و الهیات ترکیبی داشته باشد: دومی را می توان در کار کارل بارت یافت که نگرش او دیاستازی ظریف است که در آن چنان در الهیات خود درگیر است که او هیچ علاقه ای به فلسفه ندارد.
ریشه‌های مطلق‌گرایانه رضایت مدرن: مطالعه‌ای درباره فلسفه سیاسی انسان‌گرای ژان بودن [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Michael Forrest Hickman
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : ژان بودن علیرغم «کشف» حاکمیت مدرن، و علیرغم تأثیر عمیقش بر عصر خود، امروز شخصیتی است که به طرز عجیبی در تاریخ فلسفه سیاسی نادیده گرفته شده است. در واقع، به‌رغم اظهارات چهره‌هایی مانند اریک وگلین مبنی بر اینکه «ارسطو به دلیل اعتباری که به نام او دارد، بیشتر از بودین خوانده می‌شود، اما اینکه آیا تأثیر واقعی او بر علوم سیاسی روزگار ما تأثیر گذاشته است، به نظر می‌رسد که اهمیت او نفوذناپذیر است. بزرگتر از بودین است که ممکن است مورد تردید قرار گیرد." چگونه می توان این غفلت را توضیح داد؟ این پایان نامه این فرضیه را مطرح می کند که یکی از دلایل مهم عدم توجه به بودین در دشواری درک معنای خود حاکمیت نهفته است، حداقل جدای از فرمول های ساده ای که همان دیدگاه سیاسی را که حاکمیت ایجاد می کند فرض می کند. به این ترتیب، تاریخ فلسفه سیاسی مدرن اولیه تا به امروز به جای داستان فراز و نشیب ها و گرایش های موجودیت بی سابقه ای به نام دولت مستقل، به روایتی از دموکراتیزه شدن مترقی اقتدار و ظهور حقوق بشر می پردازد. . در همین حال، رفتارهای معمولی با بودین در تاریخ های مختلف فلسفه سیاسی، در حالی که حداقل سهم او در ایده حاکمیت را تایید می کند، اغلب به رد بودین به عنوان "متضاد" یا فاقد انسجام فلسفی ادامه می دهد. تحقیق در این اثر، نه از تعریف بودین از حاکمیت، بلکه در عوض، از طریق تحلیل متنی گسترده، به دنبال کشف شیوه ای است که نظریه حقوقی و فلسفه طبیعی بودین با یکدیگر مرتبط می شوند و یک کل نظری منسجم و قابل فهم را تشکیل می دهند. نتیجه می‌گیریم که بودین با حفظ دیدگاه طبیعی غایت‌شناختی از انسان و دولت، اقتدار سیاسی را از اساس قرن‌ها خود در قوانین طبیعی، وحی و عرف جدا می‌کند و در واقع منبعی برای مشروعیت سیاسی و قانونی قرار می‌دهد. که به اراده همزمان انسان به تنهایی اشاره دارد. همچنین استدلال می‌شود که این گام بی‌سابقه، که شاید بتوان گفت در هسته مدرنیته نهفته است، اساس نهایی خود را در دیدگاه اومانیستی خاص از عقل و آزادی می‌یابد. همچنان این دیدگاه، مشکل سیاسی را مطرح می کند که حاکمیت به نوبه خود راه حلی برای آن ارائه کرده است.
ظهور کلیسای شناسی آمریکایی و سرمایه داری در کلیساهای مستقل مسیحی: تحلیلی از چگونگی ایجاد سنت الاهیاتی جدید بر اساس فلسفه عقل سلیم اسکاتلندی توسط جنبش بازسازی استون-کمبل [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Bradley J. Pickens
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه مواضع الهیات بنیادی کلیساهای مسیحی مستقل، یکی از سه شاخه اصلی جنبش مرمت استون-کمپبل، کلیسایی نوپا که در اوایل قرن نوزدهم در مرز آمریکا آغاز شد، شناسایی و توصیف می کند. الهیات کلیساهای مسیحی مستقل وابسته به روش هرمنوتیک خاصی است که توسط بنیانگذاران جنبش توسعه داده شده است و این پایان نامه به بررسی مفاهیم هرمنوتیک کلیساهای مسیحی مستقل می پردازد. این هرمنوتیک مبتنی بر مفروضات معرفت‌شناختی فلسفه رئالیسم عقل سلیم اسکاتلند است و مواضع الهیات کلیساهای مسیحی مستقل نتیجه ادغام این هرمنوتیک عقل سلیم، تجربه جنبش استون-کمبل با پیش از جنگ آمریکایی است. چشم انداز، انطباق ارزش های اصلی آمریکا (فردگرایی، برابری و آزادی)، پذیرش انتظار گسترده آمریکایی ها از طلوع هزاره، و در آغوش گرفتن سرمایه داری آمریکایی. رهبران نهضت ترمیم بر این باور بودند که آنها درگیر گمانه زنی های الهیاتی نیستند، بلکه صرفاً آموزه روشن «انجیل به تنهایی» را اعلام می کنند. نتیجه این بی‌توجهی به الهیات این است که مستقل‌ها آثار رسمی کمی از الهیات تولید می‌کنند، و الهیات مستقل عمدتاً از طریق تاریخچه‌های نهضت ترمیم و از طریق رشد باورها و اعمال یک جماعت فردی پیشرفت می‌کند.
تحول ویتگنشتاین: بسط مسئولیت زبانی
نویسنده:
Ian Norman McPherson
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : در این پایان نامه استدلال می‌شود که تمام آثار فلسفی ویتگنشتاین با معنویت فراگیر او، یهودی و مسیحی، در تلاش برای بیان دیالکتیک تعالی در پیاده‌روی منسجم است. مهم ترین فصول (یک، هفت و هشت) بدون بقیه قابل درک کامل نیست. توجه فراگیر ویتگنشتاین به دگرگون کردن فلسفه، خود و همه دوستان در دسترس، احساس مسئولیت او را در قبال زبانی که ما به کار می بریم، داریم، به اشتراک می گذاریم و فعالانه هستیم، بیان می کند. این مسئولیت فشرده و فراگیر، با قرابت های آخرت شناختی و آخرالزمانی، در اخلاق دستور زبان توصیفی او نمایان می شود. از آنجا که زبان ها و مفاهیم راه و وسیله ای برای دانش رویه ای هستند، اخلاق توصیف او نیز اخلاق، زیبایی شناسی و الهیات تعادل ادراکی در فهم، تفسیر و شباهت های خانوادگی است. معنویت فراگیر شامل تعالی آنسلمی است. معنویت فراگیر ویتگنشتاین به عنوان نسخه ای تجدیدنظر شده و رادیکالیزه شده از دیالکتیک تنظیمی گرامر شاملو آگوستین است، فارغ از نظریه های انحصاری او در مورد توسعه زبان و جبر. ساده ترین و بالقوه قوی ترین ارائه ویتگنشتاین از دستور زبان آگوستین سومین «مشکل بزرگ» در اخلاق او در سال 1929 است.
مسئله معاد شناسی دوگانه پولین در پرتو معاد شناسی حکمت سلیمان [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Theophil Manfred Brauch
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : مطالعه حاضر در وهله اول تلاشی است برای گشودن زمینه جدیدی در حوزه بسیار مورد بحث مطالعات کتاب مقدس. آخرت شناسی پولین با پیچیدگی و تنوع در مفاهیم و صورت بندی های معاد شناختی، راه حل های علمی متعددی را مطرح کرده است. در کنار هم قرار گرفتن ظاهراً نامرتبط مفاهیم معاد شناختی فردگرایانه و شرکتی و پایانی تاریخی در اندیشه پولس به گونه‌های مختلف توصیف شده است: 1) نتیجه توسعه از پولس اولیه تا متاخر تحت تأثیر هلنیسم. 2) نتیجه بحران های شخصی که توجه او را از پایان تاریخ بشر به پایان تاریخ شخصی او معطوف کرد. 3) نتیجه ذهنی که انعکاس ندارد و بنابراین تناقض را نمی بیند. تلاش دیگر برای راه‌حل، عدم شناخت تناقض است. و تبعیت از عناصر غیرقابل انکار فردگرایانه به طرح معاد شناختی شرکتی. هیچ یک از این راه حل ها برای این نویسنده راضی کننده نبود. تحلیل دقیق اثر آخرالزمان، حکمت سلیمان، همان نوع دوگانگی دیدگاه های معاد شناختی فردی و شرکتی را آشکار کرد که در پولس وجود داشت. مطالعه ما همچنین نشان داد که این دوگانگی ناشی از تصور حضور و کار شخصیت الهی حکمت در تاریخ و زندگی انسان‌هاست و این تصور پیش‌زمینه‌ای بسیار آموزنده برای تصور پولیس از مسیح فراهم می‌کند. پروردگار تاریخ و در عین حال حضور شخصی، صمیمی و ساکن الهی. تجزیه و تحلیل دقیق و مقایسه این پیکربندی عناصر مشابه در دو نویسنده نشان می دهد که پولس تحت تأثیر حکمت سلیمان بود، به ویژه از تصور آن اثر از سرنوشت فرد و به تصویر کشیدن اتحاد با خرد به عنوان تضمین زندگی. ، هم در حال و هم در آینده. همیشه تشخیص داده شده است که پولس، مانند هر شخصیت برجسته دیگری در تاریخ، به جریان های فکری وابسته بود که از فضای معاصر عبور می کردند، و او از مفاهیم آن محیط عمومی برای بیان تجربه و اندیشه خود استفاده می کرد. اما این وابستگی معمولاً به صورت کلی در نظر گرفته می‌شود، مانند وابستگی پولس به هلنیسم، به آخرالزمان، به یهودیت خاخام، به یهودیت دیاسپورا، به اسنیسم، و غیره. مطالعه ما این امکان را نشان می‌دهد که این زمینه‌های بزرگ‌تر ممکن است جز یک کلیت ارائه کرده باشند. پس زمینه، و اینکه پولس به طور خاص به آثار فردی، مانند حکمت سلیمان، برای صورت بندی های اصلی در الهیات خود وابسته بود.
روزهای آخر و آخرالزمان در کتاب دانیال
نویسنده:
Gerhard Pfandl
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : در این پژوهش سعی شده است دو عبارت زمانی بحاریت حیامیم (آخرین) و ست قس (زمان آخر) در کتاب دانیال بررسی شود. هدف اصلی آن تعیین معانی دقیق این عبارات و رابطه بین آنهاست. فصل 1 مروری تاریخی بر ادبیات مربوط به عبارت «روزهای آخر» و «زمان پایان» ارائه می‌کند. چهار مکتب اصلی تفسیری (تاریخی-انتقادی، پیش‌تاریخ، تاریخ‌نگار، آینده‌نگر-تغییرگرا) و درک آن‌ها از این عبارات ترسیم شده و اختلاف نظرهای فراوان در میان محققان در مورد آنها ذکر شده است. همچنین به مسائل و مشکلاتی که این پژوهش به آنها پرداخته است اشاره می شود. بررسی عبارت «آخرین روزها» در فصل 2 نشان می دهد که فقط در ادبیات اکدی عباراتی مشابه با بحاریت حیامیم پیدا می کنیم. با این حال، عبارات اکدی ana ahrat ume و ina arkat ume هرگز در زمینه دینی ظاهر نمی شوند و فاقد معنای آخرت شناختی هستند. در بحاریت حیامیم می‌تواند به دوره‌های مختلفی در تاریخ اسرائیل اشاره کند که برخی از آنها معاد شناسی هستند، مانند تثنیه 4:30; یر 23:20; 30:24، و دیگرانی که چنین نیستند، به عنوان مثال، تثنیه 31:29; یر 48:47; 49:39. در کتاب دانیال عبارات بحاریت حیامیم (10:14) و بحاریت یومیه (2:28) معادل است. هر دو عبارت اشاره به آینده ای دارد که در زمان دانیال آغاز شد و تا زمان پادشاهی مسیحا می رسد. بررسی در فصل 3 نشان می دهد که کلمات cet و qes به خودی خود می توانند معنای آخرت شناختی داشته باشند، به عنوان مثال، cet در Jer 3:17; 8:1-8; 18:23; 33:15 و قس در عاموس 8:2; لم 4:18; و حزق 7:2،3،6. عبارت cet qes یا معادل آن در هیچ کجای ادبیات سامی باستان خارج از کتاب دانیال دیده نمی شود. این یک تکنیک پایانی آخرالزمانی است که پنج بار در نیمه دوم کتاب دانیال یافت شده است (8:17؛ 11:35،40؛ 12:4،9) و همیشه به پایان آخرالزمانی تاریخ جهان، یعنی دوره پایانی اشاره دارد. زمان منتهی به پایان مطلق فصل پایانی خلاصه ای کلی ارائه می کند و نتایج مشخصی را در مورد دو عبارت «آخرین» و «زمان پایان» و ارتباط متقابل آنها ارائه می کند.
ترکیب داستان های اعلام سه قطبی در انجیل مرقس [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Hans-Otto Reling
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : در انجیل مرقس روایت هایی با سه شخصیت اصلی پیدا می شود. این داستان‌ها که در دسته داستان‌های تلفظی قرار می‌گیرند، من به آن داستان‌های سه‌قطبی می‌گویم. این روایات نه شناخته شده اند و نه اهمیت آنها بررسی شده است. من در مطالعه خود از اصول نقد روایی استفاده می کنم. پس از آن، من هشت داستان سه قطبی انجیل مرقس را با توجه به طرح داستان، شخصیت ها، موقعیت و بلاغت داستان تحلیل می کنم. داستان های سه قطبی که در انجیل مرقس قابل شناسایی هستند عبارتند از: (1) مرقس 2: 1-12 (شفای فلج)، (2) مرقس 2: 15-17 (شرکت عیسی با گناهکاران)، ( 3) مرقس 2: 23-28 (چیدن دانه در روز سبت)، (4) مرقس 3: 1-6 (شفای دست فلج)، (5) مرقس 7:1-13 (پاک و ناپاک)، (6) مرقس 10:13-16 (عیسی فرزندان را برکت می دهد)، (7) مرقس 10:35-45 (پسران زبدی)، و (8) مرقس 14:3-9 (مسح عیسی). عناصر مشترک این روایات این است که سه شخصیت اصلی را به تصویر می کشند و در یک پیشروی سه گانه از طرح با توصیف، واکنش و پاسخ آشکار می شوند. اهمیت داستان های سه قطبی را می توان تشخیص داد (1) در مقایسه آنها با داستان های تلفظی که دارای دو شخصیت اصلی هستند (روایت های دوقطبی)، (2) در سهم آنها در انجیل به عنوان یک کل، و (3) در تأثیر آنها بر خواننده داستان‌های بیان دوقطبی تنها یک طرف را نشان می‌دهد که با سؤال یا انتقاد به عیسی نزدیک می‌شود. در داستان‌های سه‌قطبی، دو طرف در کنار هم قرار می‌گیرند و موقعیتی پر جنب و جوش و پیچیده را ایجاد می‌کنند که عیسی سپس با بیانی به آن پاسخ می‌دهد. روایات دوقطبی عیسی را به عنوان یک تصحیح کننده، ستایشگر، پاسخ دهنده، برنده و معلم معرفی می کنند، در حالی که داستان های سه قطبی او را به عنوان یک قاضی، دفاع کننده، متحد، محافظ، میانجی و نمونه معتبر نشان می دهند. به دلیل توصیف دقیق آنها از روابط، من این داستان ها را مطالعات موردی در تعامل اجتماعی نامیده ام
پرورش معنوی در جماعت ادونتیست‌های روز هفتم محلی از طریق هدایای معنوی نبوت و شبانی
نویسنده:
Francy Duran
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : هدف از این تحقیق، تجزیه و تحلیل کلیسا به عنوان یک موجود پرورش دهنده، و هدایای معنوی است که کلیسا را ​​قادر می سازد تا وزارت پرورش معنوی را توسعه دهد. روش. این مطالعه از روش اسنادی پیروی کرد. داده های کتاب مقدس، هم در عهد عتیق و هم در عهد جدید، در مورد هدف کلیسا و عطایای نبوت و شبانی به طور عمیق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. منابع ثانویه، از جمله کتاب‌ها، مقالات مجلات و گزارش‌های پژوهشی، در صورت امکان استفاده شد. نتیجه. کلیسا برای انجام یک خدمت خاص فراخوانده شد. این خدمت بسیار بیشتر از اعلامیه انجیل است که منجر به تغییر دین و عضویت در کلیسا می شود. این شامل فرایند مادام العمر پرورش معنوی است که باعث رشد شخصیت مسیحی می شود. مدل کتاب مقدس "کلیسا" نشان می دهد که غسل ​​تعمید پایان نیست، بلکه آغاز فرآیند بلوغ معنوی مؤمن است. مؤمنان در طول عمر سفر روحانی خود توسط یک خدمت تثبیت شده پرورش معنوی که توسط عطایای روح تسهیل می شود، هدایت و پرورش می یابند. درک و استفاده از هدایای روحانی کلید موفقیت کلیسای عهد جدید بود. طبق گزارش کتاب مقدس، کلیسای اولیه مأموریت خود را از طریق عطایای روح انجام داد. پرورش معنوی از طریق عطایای نبوت و شبانی به نحو مهمی حاصل شد. وضعیت روحانی کنونی در ادونتیسم نیاز به یک کار پرورشی را نشان می دهد که باید با درک ماهیت کلیسا و هدف و خدمت عطایای نبوت و شبانی آغاز شود. پذیرش و استفاده از این هدایا باعث رشد معنوی و دگرگونی می شود. ایمانداران به شباهت مسیح در آماده شدن برای بازگشت او
  • تعداد رکورد ها : 1276